-
شاید دلیل تنهایی مان اینه
چهارشنبه 30 دی 1388 08:39
در نهان، به آنانی دل می بندیم که دوستمان ندارند، و در آشکارا از آنانی که دوستمان دارند غافلیم. شاید این است دلیل تنهایی ما
-
مراقب چه چیزهایی باید بود
دوشنبه 28 دی 1388 08:34
مراقب افکارت باش که گفتارت می شود . مراقب گفتارت باش که رفتارت می شود . مراقب رفتارت باش که عادت می شود . مراقب عادتت باش که شخصیتت می شود . مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود .
-
خبر خوش
دوشنبه 28 دی 1388 08:14
خبر خوش روزی روبرتو دوونسنزو تنیس باز قهرمان آرژانتین در حالی که دریکی از رقابت های تنیس برنده شده بود در حالی که چک قهرمانی را دریافت کرده بود و لبخندی بر لب داشت وارد رختکن شد پس ازساعتی ، او به طرف ماشینش می رفت که زنی به وی نزدیک می شود. زن پیروزیش را تبریک می گوید و سپس عاجزانه می افزایدکه پسرش به خاطر ابتلا به...
-
اندیشههایی که مسیر تاریخ را عوض کرد
پنجشنبه 24 دی 1388 16:33
۱۰ اندیشهای که مسیر تاریخ را عوض کرد منبع: گاردین نشریه گاردین بخشی دارد به نام تاپ تن ( Top 10 ) که در آن چهرههاس سرشناس ۱۰ کتاب یا موسیقی یا فیلم و یا اندیشهی برتر یا بدتر را در زمینهای مشخص انتخاب کنند. یکی از این موارد، انتخاب ۱۰ اندیشهی تاریخ است. سه گزارشگر گاردین در گفت و گو با اساتید دانشگاه، ۱۰...
-
مثل مداد باشیم
پنجشنبه 24 دی 1388 16:22
پدر بزرگ، درباره چه می نویسید؟ درباره تو پسرم، اما مهمتر از آنچه می نویسم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی، مثل این مداد بشوی. پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید: اما این هم مثل بقیه مداد هایی است که دیده ام پدر بزرگ گفت: بستگی دارد چطور به آن نگاه کنی، در این مداد پنج صفت هست که...
-
قدر داشته های خود را بدانیم
سهشنبه 22 دی 1388 13:58
قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید. کاغذ را گرفت.روی کاغذ نوشته بود " لطفا ۱۲ سوسیس و یک ران گوسفند بدین " ۱۰ دلار همراه کاغذ بود. قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه و در دهان سگ گذاشت. سگ هم کیسه راگرفت و رفت. قصاب که کنجکاو شده بود و...
-
دروغ
سهشنبه 22 دی 1388 09:05
از خوشبختی الهام می گیرم من شاعر روزهای زیبا هستم برای دختران از جهیزیه حرف می زنم برای زندانیان از عفو عمومی و برای بچه هایی که پدرانشان در جبهه ها هستند مژده می دهم که... اما این کارها، سخت است سخت است دروغ گفتن
-
عشق از نوع مارتین لوترکینگی
یکشنبه 20 دی 1388 12:14
یکی از اهالی بومی مکزیک در ساحل قدم می زد و مدام خم می شد و چیزی را از زمین برمی داشت و به درون دریا پرتاب می کرد . وقتی به نزدیکش رسیدیم متوجه شدیم که او هر بار خم شدن یکی از ستاره های دریائی را که با امواج به ساحل رانده شده اند ، از روی زمین برداشته و به درون دریا پرتاب می کند . کمی از کارش متحیر و سردرگم شدیم ،...
-
شیطان
دوشنبه 14 دی 1388 16:27
امروز ظهر شیطان را دیدم نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمی داشت گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند... شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد! گفتم : به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟ گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم...
-
یلدا
دوشنبه 30 آذر 1388 16:36
یلدا زایش نور و خورشید فرخنده باد شب یلدا یا «شب چله» نخستین شب زمستان و درازترین شب سال است و فردای آن با دمیدن خورشید، روزها بزرگ تر شده و تابش نور ایزدی افزونی می یابد. این بود که ایرانیان باستان، آخر پاییز و آغاز زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می خواندند و برای آن جشن بزرگی بر پا می کردند. این جشن در ماه...
-
صدای پای عشق
سهشنبه 24 آذر 1388 17:00
هر جا که باشی می تونی صدای پای عشق رو بشنوی باید بری رو موجش ، قد تاپ تاپ قلبت اونوقت ، اگه بتونی تیکه های قلب ها رو بهم بچسبونی می تونی آخر عشق رو هم ببینی . می دونم اگه به اندازه ی لحظه ای تو هر قلبی زندگی کنم می تونم عاشق ترین عاشق دنیا بشم به فرشته ها بگو که درها رو باز کنن فرشته هایی که تو قلب ها زندگی می کنن...
-
اسماعیل تو کیست؟
سهشنبه 24 آذر 1388 13:39
اسماعیل تو کیست؟ عید قربان که پس از وقوف در عرفات(مرحله شناخت) و مشعر(محل آگاهی و شعور) و منا(سرزمین آرزوها، رسیدن به عشق) فرا مى رسد، عید رهایى از تعلقات است. رهایى از هر آنچه غیرخدایى است. در این روز حج گزار، اسماعیل وجودش را، یعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنیوى پیدا کرده را قربانى مى کند تا سبکبال شود . اکنون در منایی،...
-
زندگی به تعبیری
شنبه 21 آذر 1388 16:49
زندگی همچون بادکنکی است در دستان کودکی که همیشه ترس از ترکیدن آن لذت داشتن آن را از بین می برد
-
شاد بودن
شنبه 21 آذر 1388 16:48
شاد بودن تنها انتقامی است که می توان از دنیا گرفت پس همیشه شاد باش
-
زندگی
شنبه 21 آذر 1388 16:36
زندگی هر چه را که بخواهی همان را به تو می دهد چشمانت را باز کن دلت را بیدار کن رویاهایت را صدا کن
-
به تو و عشق تو ایمان دارم
شنبه 21 آذر 1388 16:27
به تو و عشق تو ایمان دارم من اگر روح پریشان دارم من اگر غصه هزاران دارم گله از بازی دوران دارم دل گریان،لب خندان دارم به تو و عشق تو ایمان دارم در غمستان نفسگیر، اگر نفسم می گیرد آرزو در دل من متولد نشده، می میرد یا اگر دست زمان درازای هر نفس جان مرا می گیرد دل گریان، لب خندان دارم به تو و عشق تو ایمان دارم من اگر پشت...
-
خوشبخت کیست ؟
شنبه 21 آذر 1388 14:02
پادشاهی پس از اینکه بیمار شد گفت: نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی میدهم که بتواند مرا معالجه کند. تمام آدمهای دانا دور هم جمع شدند تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد، اما هیچ یک ندانست. تنها یکی از مردان دانا گفت: فکر کنم میتواند شاه را معالجه کنم. اگر یک آدم خوشبخت را پیدا کنید، پیراهنش را بردارید و تن شاه...
-
کوچه
پنجشنبه 19 آذر 1388 18:58
« کوچه » بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق دیوانه که بودم در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پرگشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی...
-
زلال باش
یکشنبه 15 آذر 1388 08:09
پرسیدم .... چطور ، بهتر زندگی کنم ؟ با کمی مکث جواب داد : گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ، با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ، و بدون ترس برای آینده آماده شو . ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز . شک هایت را باور نکن ، وهیچگاه به باورهایت شک نکن .. زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی . پرسیدم...
-
خانه ی من اینجاست
شنبه 30 آبان 1388 08:37
من دلم می خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست کنج هر دیوارش دوستهایم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو هرکسی می خواهد وارد خانه پر عشق و صفایم گردد یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند شرط وارد گشتن شست و شوی دلهاست شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست بر درش برگ گلی می کوبم روی آن با قلم سبز بهار می نویسم ای دوست خانه ی ما اینجاست...
-
آیا از دست فرد بیمار باید ناراحت شد؟
شنبه 30 آبان 1388 08:13
روزی سقراط ، حکیم معروف یونانی، مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثرا ست. علت ناراحتیش را پرسید ،پاسخ داد: در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم سقراط گفت:چرا رنجیدی؟ مرد با تعجب گفت :خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است ....
-
پندهایی از هوگو
چهارشنبه 27 آبان 1388 08:59
قبل از هر چیز برایت آرزو میکنم که عاشق شوی و اگر هستی کسی هم به تو عشق بورزد و اگر اینگونه نیست تنهاییت کوتاه باشد و پس از تنهاییت، نفرت از کسی نیابی. آرزومندم که اینگونه پیش نیاید اما اگر پیش آمد بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی از جمله دوستان بد و ناپایدار برخی نادوست...
-
خوشبختی
چهارشنبه 27 آبان 1388 08:22
خوشبختی ما در سه جمله است تجربه از دیروز، استفاده از امروز، امید به فردا ولی ما با سه جمله دیگر زندگی مان را تباه می کنیم حسرت دیروز، اتلاف امروز، ترس از فردا
-
هفت چیز
دوشنبه 25 آبان 1388 08:15
از نظر گاندی هفت موردی که بدون هفت مورد دیگر خطرناک هستند: 1- ثروت، بدون زحمت 2- لذت، بدون وجدان 3- دانش، بدون شخصیت 4-تجارت، بدون اخلاق 5- علم، بدون انسانیت 6- عبادت، بدون ایثار 7- سیاست، بدون شرافت این هفت مورد را گاندی تنها چند روز پیش از مرگش بر روی یک تکه کاغذ نوشت و به نوهاش داد.
-
کدامیک را سوار می کنید؟
یکشنبه 24 آبان 1388 07:37
کدامیک را سوار می کنید؟ یک شرکت بزرگ قصد استخدام تنها یک نفر را داشت. بدین منظور آزمونی برگزار کرد که تنها یک پرسش داشت. پرسش این بود : شما در یک شب طوفانی سرد در حال رانندگی از خیابانی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس در حال عبور کردن هستید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. یک پیرزن که در حال مرگ است. یک پزشک...
-
آهسته
پنجشنبه 21 آبان 1388 08:45
آهسته اگر با سرعت زیاد راه بروید دچار مسمومیت می شوید این مسمومیت شما را معتاد می کند به همین دلیل است که افراد به سرعت رفتن معتاد می شوند همین امر موقع رانندگی دیده می شود در هنگام رانندگی تند و سریع ذهنتان شما را وادار به تند رفتن می کند آزاد شدن مواد شیمیایی مختلف که در حین هیجانا ت ناشی از سرعت رفتن بروز می کند...
-
حیل النساء
دوشنبه 18 آبان 1388 16:01
آورده اند مردی بود که پیوسته تحقیق ِ مکرهای زنان می کرد و از غایت غیرت ،هیچ زنی رامحل اعتماد خود نساخت و کتاب " حیل النساء " (مکرهای زنان) را پیوسته مطالعه می کرد. روزی در هنگام سفربه قبیله ای رسید وبه خانه ای مهمان شد. مرد ِخانه حضور نداشت ولکن زنی داشت در غایت ظرافت ونهایت لطافت. زن چون مهمان را پذیرا شد...
-
سلامت
سهشنبه 12 آبان 1388 16:51
مواد غذایی مفید برای انواع دردها با توجه به نوع بیماری ! سرتان درد می کند؟ ماهی بخورید. ماهی زیاد مصرف کنید. روغن ماهی به پیش گیری از سردرد کمک می کند. زنجبیل هم با کاهش التهاب و درد عملکرد مشابهی دارد. تب دارید؟ ماست میل کنید. قبل از شروع فصل گرده افشانی ماست زیاد مصرف کنید. همچنین بطور روزانه از عسل محلی منطقه...
-
چاله ی آب
سهشنبه 12 آبان 1388 13:53
روزی مردی داخل چاله ای افتاد و بسیار دردش آمد ... یک روحانی او را دید و گفت :حتما گناھی انجام داده ای! یک دانشمند عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت! یک روزنامه نگار در مورد دردھایشبا او مصاحبه کرد! یک یوگیست به او گفت : این چاله و ھمچنین دردت فقط در ذھن تو ھستند و در واقعیت وجود ندارند!!! یک پزشک برای او دو قرص...
-
چهارفصل زندگی
دوشنبه 11 آبان 1388 13:49
گذران زندگی مثل تغییر فصول است. شما نمی توانید فصل ها را تغییر دهید ولی مطمئنا" می توانید خودتان را تغییر دهید. آیا می دانید ماه بعد یا سال بعد چه اتفاقی برایتان خواهد افتاد؟ مسلما" نه، ولی هر چه پیش آید قاعدتا" طبق اصول و الگو های رفتاری قابل پیش بینی ، عکس العمل نشان خواهید داد. از وقتی چشم به این...