پرواز عشق

بیاییم پرواز عشق را از پروانه بیاموزیم

پرواز عشق

بیاییم پرواز عشق را از پروانه بیاموزیم

آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟



قرآن ! من شرمنده توام

 

قرآن ! من شرمنده توام


اگر از تو آواز مرگی ساخته ام


که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود


همه از هم می پرسند


" چه کس مرده است؟ "


چه غفلت بزرگی که می پنداریم


خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .

 

قرآن ! من شرمنده توام 


اگر ترا از یک نسخه عملیبه یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام.


یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،


‌یکی ذوق می کند که ترا فرش کرده ،


‌یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ،


یکی به خود می بالد که ترا


در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و ... !

 

آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟



نظرات 7 + ارسال نظر
تانیش پنج‌شنبه 6 خرداد 1389 ساعت 13:06

به نظر من میشه از شرمندگی قرآن بیرون بیایم. فقط که کمی باید با برنامه وارد زندگیمون بشه. انشالله این متن شما دوست گرامی تلنگری باشه.

امیدوارم که باشه

نوشین جمعه 7 خرداد 1389 ساعت 00:05 http://WWW.TOSS.BLOGSKY.COM

سلام...درست میگی یه جورایی دارم به حرف بزرگ ترا گوش میدمو با اونی که اونا میگن جواب میدم وووووبی خیال اون یکی شدم...امید وارم پشیمون نشم

سلام

خوشحالم که خودت رو داری پیدا می کنی و می تونی به خودت بقبولونی که خدا بهت نعمت بسیار بزرگی بنام عقل داده که باید در عین آرامش خوب ازش بهره ببری - اما یه نکته هم از نظرت دور نشه و اون اینه که باید تعقل کنی نه اطاعت و تقلید ، پس هم از نظرات استفاده کن و هم تعقل و نهایتا خودت باید تصمیم بگیری نه کس دیگه ای

بای

دوست ۲۴ شنبه 8 خرداد 1389 ساعت 11:11

سلام
این روزها خیلی حال بدی دارم تقدیر و سرنوشت عجب بازیهایی داره یعنی میشه مثل همیشه با خوندن یه سوره یاسین آروم شم ؟
تصمیم گرفتم کل قرآن ختم کنم تا به آرامش برسم
و عزیز از دست رفته ام رو هم بلکه به آرامش برسونم
بنظرتون آروم میشم اصلاچکار کنم که آروم شم ؟

ترو خدا اینقدر حجمی به این کتاب دلی برخورد نکنیم

ترو خدا یه کم بیشتر به اعماقش توجه کنیم تا به سطحش

ترو خدا بیاییم بگیم می خوام یک ساعت به کنه یه آیه فکر کنم

نه اینکه بگوییم تصمیم گرفتم

یه جزء رو هر جور شده تا یک ساعت دیگه تموم کنم

بیاییم بگوییم می خواهم شروع به تدبر در دل قرآن کنم

نه اینکه اونو ختم کنم

بیاییم از ختم کردن دل حرف نزنیم

بیاییم با دل بودن رو ادامه دهیم

بیاییم با او بمانیم نه ختمش کنیم

البته ببخش دوست بسیار گلم که اینقدر تند انتقاد می کنم - این کلام ها ناخودآگاه از ذهنم گذشت - اگه رنجوندم ببخش و عفو کن - باشه ؟؟؟؟

بای - فعلا

یه دوست شنبه 8 خرداد 1389 ساعت 11:24

سلام دوست من
من هم شرمنده قرانم به خاطر همه بی توجهی هام که آنقدر در دنیام غرق شده ام که ماه رمضان آن هم به بهانه هزار ان پاداشی که وعده داده شده به سراغش میرم!
تلنگر خوبی بود....
سپاسگزارم
یاحق تا بعد

دوست ۲۴ یکشنبه 9 خرداد 1389 ساعت 08:58

ممنون از جوابتون
ولی توقع داشتم تو این شرایط بدم اول یکم با گفته های قرآن آرومم میکردید
بعد انتقاد تندی میکردید
من هر سال ماه رمضان که همه قرآن رو ختم میکنن نمیتونم ختم کنم چون یک صفحه رو که میخونم چندین ساعت روی ترجمه و تفسیرش واسه خودم وقت میزارم
همیشه سعی کردم با حرفهای خدا خودم رو آروم کنم چون بالاتر از اون کسی نیست ولی بعضی مواقع دوستها هم میتونن حرفهایی بزنن که روح دردآلود رو آروم کنن ولی کاشکی خود خدا زودتر به داد دلم برسه

سلام و روز بخیر

امیدوارم خداوند ما رو در راه رسیدن به اطمینان قلب راهنمایی کند تا دیگر تالمات رو آنچنان که دیگران بزرگ و غیر قابل تحمل میبینن نبینیم

خدا کنه که یاد بگیریم با او حرف بزنیم و در این مسیر همه ی آنچه رو درد و آلام مینامیم رو دیگر نبینیم و فقط او رو ببینیم و از او حس بگیریم

من نمی خواستم بگم شما فقط ختم کنده هستید چون از نحوه ی ارتباط شما با قرآن بی اطلاع بودم - من فقط می خواستم این موضوع که مبتلا به بسیاری از ما هاست رو آسیب شناسی کرده باشم و روی سخنم به شما نبود اگر شما رو رنجوندم قویا عذر می خواهم

براتون روزهایی پر امید آرزو می کنم در پرتو تفکر در ذات بی همتای الهی

روزتان شاد

ناهید سه‌شنبه 11 خرداد 1389 ساعت 15:10 http://www.nahidblackrose.persianblog.ir

زندگی خوردن و خوابیدن نیست
زندگی انتظار و هوس و دیدن و نادیدن نیست
زندگی چون گل سرخی است پر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطیف
یاد مان باشد اگر گل چیدیم
عطر و برگ و گل و خار
همه همسایه دیوار به دیوار همند.
اپم

هیچ پنج‌شنبه 13 خرداد 1389 ساعت 09:46 http://mindzeinab2009.blogsky.com

افلایتدبرون فی القران ام علی قلوب اقفالها...
می دونید علت این موزه سازی چیست ؟ علت ان است که اگر بخواهیم قران را بر جانمان حک کنیم باید مانند خدا بسراییم :کتب علی نفسه الرحمه ..واین فقط از انسان های برمی اید که انسانیت را با همه وجوه ان تجربه کرده باشند ...وقتی به ظاهر انسانیم و در باطن :گوسفندیم یا گرگ یا بز یا گیاه و سنگ و ...انگاه روشن است که ناگزیریم فقط قران را زینت زندگی مان بکنیم چون در حقیت زیست و ذهن ما جایی ندارد ..
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم (سهراب سپهری )

متشکرم از نظرت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد