پرواز عشق

بیاییم پرواز عشق را از پروانه بیاموزیم

پرواز عشق

بیاییم پرواز عشق را از پروانه بیاموزیم

تو خود باغ بهشتی




نه مرادم نه مریدم

نه پیامم نه کلامم

نه سلامم نه علیکم 

نه سپیدم نه سیاهم

نه چنانم که تو گویی

نه چنینم که تو خوانی

و نه آنگونه که گفتند و شنیدی

نه سمائم نه زمینم

نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم

نه سرابم

نه برای دل تنهایی تو جام شرابم 

نه گرفتار و اسیرم 

نه حقیرم

نه فرستادۀ پیرم

نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم

نه جهنم نه بهشتم

چُنین است سرشتم

این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم

بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم ...

گر به این نقطه رسیدی

به تو سر بسته و در پرده بگویــم

تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را

آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی 

خودِ تو جان جهانی

گر نهانـی و عیانـی 

تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی

تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی

تو خود اسرار نهانی

تو خود باغ بهشتی

تو بخود آمده از فلسفۀ چون و چرایی

به تو سوگند

که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی در همه افلاک بزرگی

نه که جُزئی

نه که چون آب در اندام سَبوئی 

تو خود اویی بخود آی

تا در خانه متروکۀ هرکس ننشـــینی و

بجز روشنــی شعشـعۀ پرتـو خود هیچ نبـینـی

و گلِ وصل بـچیـنی....



  
مولانا جلال الدین رومی بلخی




نظرات 2 + ارسال نظر
تبادل لینک با ما پنج‌شنبه 23 اردیبهشت 1389 ساعت 17:19 http://www.linkestan.fdownload.ir

سلام وبلاگ زیبایی

متشکرم

یه دوست یکشنبه 26 اردیبهشت 1389 ساعت 08:08

هر کسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
یا حق تابعد

شاید همین نکته اشاره به این اصل مترقی باشد که :

آزادی یکی از مهم ترین نکات خلق بشر است

همین حاکی از اهمیت مخفی بودن ابعاد درونی بشر است

متشکرم از نظر ارزشمندتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد