پرواز عشق

بیاییم پرواز عشق را از پروانه بیاموزیم

پرواز عشق

بیاییم پرواز عشق را از پروانه بیاموزیم

هیچ وقت دقت کرده اید چرا........

 

هیچ وقت دقت کرده اید چرا........

 

چرا راننده ها زیر بارون دلشون فقط برای زنها می سوزه؟

 

 

چرا استادها به دخترها بهتر نمره میدن؟

 

چرا بارون میاد، ترافیک میشه؟

 

چرا تو خونه ۴٠ متری ال سی دی ۵٢ اینچی میذارن؟

 

چرا به هرکی مسن تره بیشتر اعتماد می کنن؟

 

چرا از در که میخوان رد بشن تعارف میکنن

 

ولی سر تقاطع به هم رحم نمیکنن؟

 

چرا تو شهروند و هایپراستار و ... چشم میدوزن به سبد همدیگه؟

 

چرا از تو ماشین پوست پرتغال می ریزن بیرون؟

 

چرا تو اتوبان وقتی به ماشین جلویی می رسند چراغ میدن؟

 

چرا وقتی می رن لباس بخرن بقیه مغازه ها رو هم نگاه می کنن؟

 

چرا قبل از ازدواج دنبال پول طرف مقابلن نه اخلاقش؟

 

چرا بعد از ازدواج دنبال اخلاق طرف مقابلن نه پولش؟

 

چرا همه دوست دارن از این کشور برن؟

 

چرا اونهایی که رفتن می خوان برگردن؟

 

چرا روز پدر همه لباس زیر کادو می خرند؟

 

چرا مردها روز زن فقط طلا و ادکلن کادو می خرند؟

 

چرا فیلم زیاد می بینن ولی کتاب نمی خونن؟

 

چرا اونهایی که زبانشون خوبه هم فیلم رو با زیرنویس نگاه میکنن؟

 

چرا باجناقها هیچوقت از هم خوششون نمیاد؟

 

چرا زنها بچه برادرشون رو بیشتر از بچه خواهرشون دوست دارند؟

 

چرا پدر دخترها تو خواستگاری کمتر از همه حرف می زنن؟

 

چرا مراسم ختم ساعت ۴ بعد از ظهر تشکیل میشه؟

 

چرا وقتی پشت سر یکنفر صحبت میکنن اصلا فکر نمیکنن این غیبته؟

 

چرا آخوندها اینهمه پارچه دور سرشون می بندن؟

 

چرا زنها تو هر مهمونی نباید لباس تکراری بپوشن؟

 

چرا تو مهمونی اگه موز بخورن بی کلاسیه ولی سیب و پرتغال نه؟

 

چرا وقتی شکلات تعارف میکنن اگه بیشتر از یکی بردارن زشته؟

 

چرا بند کتونی رو دور مچ پا میبندن ولی بند کفش رو نه؟

 

چرا بیدار شدن از خواب تو یه صبح ابری یا بارونی


براشون خیلی سخته؟

 

چرا واسه مهاجرت دنبال یه جای خوش آب و هوا می گردن؟

 

چرا با اینهمه شاعری که در طول تاریخ دارن

 

شعر ترانه هاشون رو مریم حیدرزاده میگه؟

 

چرا با موسیقی سنتی شون نمیشه رقصید؟

 

چرا سه تار سه تا تار نداره؟

 

چرا قرارداد کارمندی رو کارفرماها تنظیم میکنن؟

 

چرا اکثر ماشینها یا سفیدن یا سیاه یا نقره ای؟

 

چرا نمیشه با کت و شلوار کتونی پوشید؟

 

چرا ترکها نمیتونن با هم فارسی صحبت کنن؟

 

چرا زنها وقتی ابرو بر می دارن روحیشون بهتر میشه؟

 

(چه ربطی داره ابرو با روحیه؟)

 

چرا زنها لوازم ارایش رو روی شصتشون تست میکنن؟

 

چرا مثل کرم پشت دستشون نمی زنن؟

 

چرا زنها وقتی رژلب می زنن


گردنشون رو به سمت آینه دراز می کنن؟

 

چرا مردها فرق آرایش ۵٠ هزارتومنی با


آرایش ١.۵ میلیون تومنی رو نمیفهمن؟

 

چرا کادوهای عروسی رو یه روز بعد از عروسی (پاتختی) می دن؟

 

چرا وقتی داماد می رقصه بهش پول می دن؟ مگه داماد رقاصه؟

 

چرا وقتی یکی میمیره مشکی می پوشن؟

 

چرا نارنجی نمی پوشن؟ 

 

اگه مشکی رنگ غمه چرا اینهمه استفاده میشه؟

 

چرا موقع پخش صحبتهای رئیس جمهور


زیرنویس تبلیغاتی نمی ذارن؟

 

چرا مردم تو تاکسی راجع به سیاست صحبت میکنن؟

 

چرا مردها هرزگی رو دوست دارن ؟

 

چرا وقتی به تقاطع می رسن بجای ترمز رو گاز فشار میارن؟

 

چرا قسمت مردانه اتوبوس بزرگتر از قسمت زنانه است؟

 

چرا تو اتوبان دست انداز میذارن؟

 

چرا کسی برای صبحونه کسی رو مهمون نمیکنه؟

 

چرا پشت شیشه ماشین می نویسن یا ابا عبدالله الحسین؟

 

چرا تو هر کوچه ای بجای یکی چندتا تکیه هست؟

 

چرا سر عقد عروس دفعه سوم میگه بله؟

 

چرا آدمها وقتی عکس میگیرن به یه جای نامعلوم خیره می شن؟

 

چرا با اینکه همه فضولند از فضولی دیگران ناله می کنند؟

 

چرا راننده تاکسی ها از همه بدتر رانندگی میکنن؟

 

چرااااااا....؟

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
یه دوست دوشنبه 16 فروردین 1389 ساعت 14:49

چون اینجا ایران است جایی که مردمش با همه ادعای خوبی و پاک زیستی گاهی بدترینند
پس باید خودم باشم برای خودم و آرامشم زندگی کنم تا جایی که حقی از کسی پایمال نگردد نه این همه چراهایی که هر روز از من می پرسند؟؟
یا حق تا بعد

دوست ۲۴ دوشنبه 16 فروردین 1389 ساعت 17:09

خیلی جالبه
تمام این مطالب در طول روز بارها اتفاق می افته خیلی ساده از کنارشون میگذریم
شاید واقعا بهشون عادت کردیم چون هیچکدوم هم انگاری دوست نداریم تغییرشون بدیم
چرا ؟

رهگذر دوشنبه 16 فروردین 1389 ساعت 17:29

چون ما یکی از با فرهنگ ترین مردمان روی زمینیم - البته به تعبیر خودمان و رادیو و تلویزیونمون - مگه ما صبه تا شوم ورد زبونمون نیست که هنر و فرهنگ نزد ایرانیانست و بس ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پس دیگه چرا نداره دوست عزیزم.....

تانیش یکشنبه 29 فروردین 1389 ساعت 01:02

چون هیچ وقت به این چراها و هزار چرای دیگه جواب ندانیم!!!!!!!!!!!! همیشه فقط گفتیم چرا و بهدون جواب دادن به زندگی ادامه دادیم ... سعی کنیم حداقل به یکیش جواب بدیم.

ای کاش برای خودمان تعریف کنیم که مثلا در امسال بگردیم دنبال جواب مثلا سه تا از سوالات توی ذهنمون که جوابشون آسون نیست - نه اینکه الکی یه اسم روی امسال بزاریمو بریم دنبال جک ساختن برای اسم امسال - و نتیجش هم این میشه که هر سال آتل و باطل تر از سال پیش

تابعد و متشکر از نظرت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد