لازم است گاهی از خانه بیرون بیایی و خوب فکر کنی ببینی باز هم میخواهی به آن خانه برگردی یا نه؟
لازم است گاهی از مسجد، کلیسا بیرون بیایی و ببینی پشت سر اعتقادت چه میبینی ترس یا حقیقت؟
لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی، فکر کنی که چه قدر شبیه آرزوهای نوجوانیت است؟
لازم است گاهی درختی، گلی را آب بدهی، حیوانی را نوازش کنی، غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه؟
لازم است گاهی پای کامپیوترت نباشی، گوگل و ایمیل و فلان را بیخیال شوی، با خانواده ات دور هم بنشینید ، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و ببینی زندگی فقط همین آهنپارهی برقی است یا نه؟
سلام
به نظرم خیلی زیبا بود کلی رفتم به یه دنیای دیگه متفاوت از آن چیزی که هر روز می بینم دنیایی که وقتی از کنار دیواری رد شدم که روش نوشته بود کلیه فروشی فوری از خودم پرسیدم کجای این عالم زندگی می کنم پرسیدم این کیه که از فقر داره اعضای بدنش را می فروشه یه لحظه همان جا خشکم زدنمی گم اهدا عضو چیز بدیه اما فروش فوری نشانه یه فقر عظیم یه جور نمی دونم نزاع برای موندن توی این دنیا...
از خودم می پرسم آیا این روزهایی که پشت سر گذاشتم هرگز به این فکر کرده بودم که بعضی ها برای زندگی کردن باید چه چیزهایی را به حراج بگذارند حق تا بعد
درود بیکران
چقدر خوب می فهمی ، نکات مهم زندگی رو ، بهت تبریک می گم.
ای کاش بیشتر در مورد ارزیابی عملکرد خودمان در جامعه صحبت می شد ، در مورد اینکه برای لحظاتی از خودمان بیرون بیاییم و از بالا به خودمونو رفتارمون نگاه کنیم.
ببینیم آیا چقدر از رفتار گذشته مون رو حتی خودمون بدون حب و بغض تایید می کنیم و از این تجربه بعنوان چراغ راه آیندمون استفاده کنیم.
ای کاش این رو هم یاد بگیریم که منصفانه در مورد همه و از همه مهم تر در مورد رفتار خودمون قضاوت کنیم و همیشه رویکردمون توجیه رفتارمون نباشه.
به آن امید ، سپاس بیکران