پرواز عشق

بیاییم پرواز عشق را از پروانه بیاموزیم

پرواز عشق

بیاییم پرواز عشق را از پروانه بیاموزیم

محاکمه عشق



جلسه محاکمه عشق بود


 عقل قاضی ، و عشق محکوم


و تبعید به دورترین نقطه مغز یعنی فراموشی ،


قلب تقاضای عفو عشق را داشت


ولی همه اعضا با او مخالف بودند


قلب شروع کرد به طرفداری از عشق :


آهای چشم مگه تو نبودی


که هر روز آرزوی دیدن چهره


زیباش رو داشتی؟


ای گوش، مگه تو نبودی که در آرزوی شنیدن صداش بودی؟


وشما پاها که همیشه آماده رفتن به سویش بودید؟


حالا چرا اینچنین با او مخالفید ؟


همه اعضا روی برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترک کردند ،


تنها عقل و قلب در جلسه ماندند!


عقل گفت:

 

دیدی قلب، همه از عشق بیزارند ، ولی متحیرم با وجودی


که عشق بیشتر از همه تورا آزرده چرا هنوز


از او حمایت میکنی !؟!


قلب نالید و گفت:


من بدون وجود عشق دیگر نخواهم بود


و تنها تکه گوشتی هستم که هر ثانیه


کار ثانیه قبل را تکرار می کند


و فقط با عشق می توانم یک قلب واقعی باشم 




نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 5 فروردین 1389 ساعت 11:38 http://acme.blogsky.com

سلام
اومدی نظر یادت نره
منتظرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد